کد خبر : ۱,۰۱۵
۱۵ فروردین ۱۳۹۷ ۱۲:۳۷
فرمانده وقت پدافند هوایی جزیره خارگ می گوید دوبار نیروی هوایی عراق را منهدم کردیم/ ایران، امن ترین آسمان خاورمیانه را دارد.
امروز، سی‌ونهمین سالگرد نامگذاری 29 فروردین به نــام روز ارتش است. بلندنظری امام خمینی ( ره ) در ســال 1358 و اوج التهاب سیاسی ایران، باعـــث شــد تا ایشان به عنوان بزرگ‌ترین حامی ارتش، بر ضـــرورت حفظ انسجام، یکپارچگی و وحدت ارتش تاکید کنند. تاکنون درباره نقش نیروی هوایی، زمینی و دریایی در دوران دفاع مقدس، مطالب زیادی منتشر شده، اما کمتر نام «پدافند هوایی» به میان آمده است. این در حالی است که هیچ نبردی بدون حمایت پدافند هوایی عملی نخواهد شد. «امیرسرتیپ دوم ستاد بازنشسته اباذر جوکار» سال 1363 وارد ارتـــش شـــد و بعــد از فارغ‌التحصیلی در رشــته فرماندهی و کنترل، رسته اســکای گارد پدافند هوایی - یک سامانه‌ پدافندی که علیه جنگنده‌های متخاصم و انواع هواگردها و موشک های هوا به زمین کاربرد دارد- در سال‌های پایانی جنگ در «جزیره خارک» خدمت کرد. وی از تجربه فرماندهی آتشبار پدافندی منطقه خارک در دوران دفاع‌ مقدس آغاز کرده و تا فرماندهی پدافند هوایی شهید نصر اصفهانی پیش رفته است. امیرسرتیپ جوکار، بارها تجربه درگیری با هواپیما و موشک سطح به سطح را لمس کرده و انهدام یک فروند میراژ، یک فروند میگ 23 و یک موشک هوا به سطح در دوران جنگ تحمیلی را در کارنامه خود دارد. «امیرسرتیپ دوم بازنشسته اباذر جوکار» به مناسبت روز ارتش، به تبیین نقش پدافند هوایی در پیشبرد جنگ تحمیلی، شرایط منطقه ژئوپلتیک خارک در دوران دفاع ‌مقدس و وضعیت کنونی ایران در حوزه امنیت هوایی پرداخته است:


اولین تجربه شما در جنگ ایران و عراق، در منطقه خارک یکی از حساس‌ترین مناطق پدافندی کشور شکل گرفته است. از این تجربه بگویید.

من این افتخار را داشتم که از پایین‌ترین رده‌های پدافنـــدی، یعنـــی فرماندهـــی آتشبار آغـــاز به کار کنم. چند سامانه پدافندی، رادار و موشـک و توپ، تحت فرماندهی آتشبار است. با توجه به شرایط مهم خارک، حساسیت کار برای ما نیز بیشتر بود. پس شبانه‌روز آماده بودیم. گاهی اتفاق می‌افتاد که در طول 24 ساعت، حتی چند دقیقه هم استراحت نمی‌کردم. چون باید از فضای تحت امر خودم حفاظت می‌کردم. باید پدافند هوایی را به نحوی مدیریت می‌کردم که از نظر آمادگی سامانه‌ها، خلا پدافندی نداشته باشیم و از آنجایی که توان عملیاتی دشمن در شب کاهش پیدا می‌کرد، این کار را باید در بدترین شرایط شبانه و با حداقل نور انجام می‌دادیم. نیروهای حاضر در خارک، با تمام نیرو و تا پای جان، استوار بودند. در این میان، هماهنگی و همکاری نیروهای شرکت نفت با پدافند هوایی، مثال زدنی است. ممکن بود در ساعات مختلف روز، به خارک حمله شود. گرچه اغلب این حملات ناموفق بود، اما برای احتیاط، وضعیت قرمز پررنگ اعلام می‌شد و کارکنان کشتی تخلیه می‌شدند. جابه‌جایی آنها و بازگشت به کار، بارگیری سریع نفتکش‌ها و جداسازی آن از اسکله در حداقل زمان، بسیار مهم بود. حتی در مقطعی به این فکر افتادیم که تعدادی توپ روی نفتکش‌ها بگذاریم تا وقتی از تیررس پدافند هوایی و برد جزیره خارج شد، مورد اصابت هواپیماهای عراقی قرار نگیرند. مدت کوتاهی این طرح را اجرا کردیم.



اهمیت صادرات نفت برای ایران، در شرایط محاصره اقتصادی در دوران جنگ، برای همه آشکار است و ارزش اقدامات پدافند هوایی در اینجا احساس می‌شود.

بله. خارک یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین نقاط پدافندی، از جهت صادرات نفت بود. بزرگ‌ترین پایانه‌های نفتی کشور در خارک مستقر بود و اصلی‌ترین شاهرگ کشور در حوزه صادرت نفتی محسوب می‌شد. به همین دلیل، یکی از مهم‌ترین اهداف دفاع هوایی کشور بود. پالایشگاه‌های اصفهان و تهران نیز از دیگر مراکز با اهمیت در حوزه پدافند هوایی به شمار می‌رفتند. امـــا خارک، به منطقه هجومی دشمن نزدیک بود و همیشه «وضعیت قرمز» بود. یعنی دشـــمـــن، دائم در منطقه حضور داشــــت و به دنبال فرصتی برای آسیب زدن به اسکله‌ها یا جلوگیری از بارگیری نفت‌کش‌ها و صادرات نفت از ایران بود. اسکورت هوایی نفتکش‌ها توسط هواپیماهای نیروی هوایی ارتش، تا خروج از خارک و عبور از برد دشمن نیز از دیگر اقداماتی بود که با پشتیبانی پدافند هوایی انجام می‌شد.




پدافند هوایی، شبانه‌روز آماده باش بود؟

بله. ما سه وضعیت «قرمز»، «فوق‌العاده» و «قرمز پررنگ» داشتیم. وضعیت فوق‌العاده، زمانی بود که کشتی‌ها بارگیری می‌کردند و وضعیت قرمز پررنگ، وقتی بود که هواپیماهای دشمن با چشم دیده می‌شدند یا با سیستم‌ها رهگیری شده و قصد حمله مستقیم داشتند. این اتفاق، بارها رخ داد. شاید خارک، یکی از مناطق حساسی بود که بیشترین تهدید و بمباران هوایی را در طول جنگ تجربه کرد. البته به جز آبادان و دزفول که از زمین هم مورد حمله واقع می‌شدند و بیشترین آمار بمباران را دارند.






هواپیماهای دشـــمـــن، به طور معمول چه زمانی به خارک حمله می‌کردند؟

موشک‌ها موقع پهلو گرفتن نفتکش‌ها و در حین بارگیری، شلیک می‌شدند. 29 اسفند سال 66 یک موشک به نفتکش ایران- سنندج اصابت کرد و 49 نفر به شهادت رسیدند و نفتکش، حدود یک ماه در حال سوختن بود. عراق بارها تلاش کرد تا از طریق «هوا به زمین» و «هوا به سطح»، خارک را مورد حمله قرار دهد اما به ندرت این اتفاق افتاد.





با آب و هوای خارک چه می‌کردید؟

جزیره خارک، بسیار گرم و شرجی بود و گاهی درجه هوا به 45 درجه سانتی‌گراد می‌رسید. یعنی اگر یک تخم مرغ را روی بدنه توپ می‌شکستی، سرخ می‌شد. در این شرایط، خدمه توپ روی آن می‌نشست و آماده درگیری می‌شد. گاهی شرجی کشنده‌ای به وجود می‌آمد که نفس کشیدن در جزیره، بسیار سخت می‌شد یا در شرایط طوفانی، خاک‌های رسی بلند می‌شد و باید سیستم‌ها را آماده و سرویس می‌کردیم تا ذرات شنی به سیستم‌ها آسیب نزند.






آیا آمار دقیقی از حملات موثر هواپیماهای عراقی از سال 59 تا 67 به جزیره خارک وجود دارد؟

در زمینه نزدیک شدن هواپیماهای دشمن به خارک، به طور دائم وضعیت قرمز بود. یعنی قصد تهاجم و حضور در رادار، بیش از هزار بار می‌شود. اما بمباران موثر، یک بار در آذر 65 رخ داد که آن روز در تاریخ عراق، به عنوان «روز نیروی هوایی عراق» نامگذاری شد. هر سال جشن می‌گرفتند و از رسانه‌ها اعلام می‌شد. در کل، سه بار از دیوار پدافندی خارک عبور و منطقه را بمباران کردند. از این سه بار، فقط یک حمله موثر بود که به اسکله‌ها صدمه زدند

و یک بار هم مخازن، مورد اصابت قرار گرفت. عدد حمله موثر در طول دفاع مقدس، همین سه یا چهار بار بود. چون موثرترین دیوار دفاعی را در مناطق نفتی مثل خارک، پالایشگاه اصفهان و تهران یا چاه‌ها و تلمبه‌ خانه‌های نفتی جنوب غرب کشور پیش‌بینی کرده بودیم. هواپیماهای دشمن، بمب‌هایشان را قبل یا بعد ازجزیره خارک رها کرده و فرار می‌کردند.


به طور قطع این کارنامه در جنگ، کارنامه‌ای قوی به نظر می‌رسد. خاطره‌ای از پدافند هوایی در منطقه خارک تعریف کنید. چون خـــدمـــت در رسته آتشبار، شـــجاعت می‌خواهد. شخص باید به صورت مستقیم با دشمن رو بـــه رو شود و در حالی که در لجمن (لبه‌ جلوی منطقه نبرد) قرار دارد، بدون پناهگاه، هواپیماها یا موشک‌های دشمن را نشانه بگیرد.

هر لحظه از دیده‌بانی و درگیری با دشمن از طریق سامانه‌های پدافندی، خاطره است. برنامه و ماموریت «سامانه اسکای گارد» به این صورت است که پشت یک سیستم راداری می‌نشینیم و به محض ورود دشمن به برد رادار، روی آن قفل (Lock on) کرده و با آن درگیر می‌شویم. در زمان جنگ، سامانه اسکای گارد هنوز مجهز به سامانه‌های موشکی نشده بود و فقط با سامانه‌های توپخانه‌ای درگیر می‌شدیم. به طور قطع استرس، فشار روانی و احساس ترس، با تمام دلاورمردی‌ها وجود داشت. بالاخره انسان در آن لحظه با گلوله سرخ و شرایط سخت مواجه است. اغلب خدمه روی سامانه پدافند توپ 35 میلی‌متری، به طور کامل استوار می‌نشستند. گاهی هم اتفاق می‌افتاد که جوانان کم‌تجربه پایور، کادر و وظیفه در لحظات حساس، دچار بحران و فشار روحی می‌شدند و وقتی هواپیمای در حال تیراندازی را روبه روی خودشان می‌دیدند، دچار شوک می‌شدند. دسترسی دشمن به خارک، به واسطه حمایت کشورهای حوزه خلیج فارس راحت بود. پس با یک فروند هواپیما حمله نمی‌کردند. سه تا چهار هواپیما به صورت همزمان روی صفحه رادار دیده می‌شدند. این شرایط برای امثال من، به عنوان یک افسر جوان و اپراتور رادار با حداقل تجربه، می‌توانست بسیار دشوار باشد. اما به خاطر دائمی بودن وضعیت قرمز و کسب تجربه، شجاع‌ترین افراد از دلِ همین تجربیات ساخته می‌شدند.




هماهنگی در پدافند، بین هواپیمای خودی و سیستم‌های راداری، اهـــمـــیـــت زیادی دارد. اگر تجربه‌ای در این زمینه دارید، بازگو کنید.

یک روز در وضعیت شیفت بودم. تعدادی از مسئولان، فرماندهان و بعضی از خانواده‌های نیروی دریایی ارتش، توسط یک هواپیمای مسافربری متعلق به نداجا از بوشهر و خارک، قصد فرود در جزیره خارک را داشت. اما یک هواپیمای میگ 23 دشمن، بال به بال هواپیمای مسافربری، در حال نزدیک شدن به خارک بود. این اقدام، یکی از تاکتیک‌های دشمن برای حمله به یک نقطه است. وقتی چند پرنده در فاصله کمی از هم پرواز کنند، چند هواپیما در صفحه رادار، یکی دیده می‌شوند. ما هواپیمای دشمن را در مانیتور دیدیم، متوجه این قضیه شدیم و خلبان هم تایید کرد. در مقطعی از جنگ، سامانه توپخانه دقیق نداشتیم و به خاطر نزدیکی دو پرنده به یکدیگر، احتمال زدن هواپیمای خودی وجود داشت. اما سامانه ویدئویی در اسکای گارد داریم که توانایی تجزیه تصویر را دارد و دقت عمل را در فاصله کم، بالا می‌برد. وقتی فاصله هدف تا رادار کم باشد، ابتکار عمل دشمن بالا و ابتکار عمل شما پایین می‌آید. هواپیمای دشمن که از سمت اسکله تی یکی از مهم‌ترین اسکله‌های بارگیری نفت در توناژ بالا وارد شده بود، قصد داشت در زمان فرود هواپیمای مسافری، از آن جدا شود و اسکله تی را بمباران کند و ترمینال‌های نفتکشی را از بین ببرد. بر اساس هماهنگی با هواپیمای خودی، قرار شد که زودتر ارتفاع خود را کم کند تا هواپیمای دشمن، این قابلیت را نداشته باشد. گرچه ممکن بود، شرایط نشستن برای خلبان هواپیمای خودی با این کار، بسیار سخت شود که همین اتفاق هم افتاد. در هر صورت، از هواپیمای دشمن جدا شد و اقدام به آتش کردیم. آن روز به خوبی جلوی حمله دشمن به اسکله تی را گرفتیم. هواپیمای عراقی مجبور به فرار شد و هواپیمای خودی هم با شرایط سختی فرود آمد و به سلامت نشست.







تهدید هوایی خارک تا چه سالی ادامه داشت؟

حمله به خارک تا پایان پذیرش قطعنامه 598 در سال 67 انجام می‌شد. بعد از آن هم شرایط آمادگی وجود داشت، اما خطر از سوی کشور عراق نبود، بلکه تهدیدهایی از کشورهای فرامنطقه‌ای احساس می‌شد. پدافند در طول جنگ تحمیلی، پـــس از آن و حــــتـــی اکنون، در آمادگی صددرصد رزم قرار دارد. یعنی برای پدافند، هیچ وقت صلح نیست. یک پدافندی همیشه باید آماده و دست به روی ماشه باشد، شناسایی هواپیماها را انجام دهد و اگر به طور احتمال شرایط تخاصمی- تهاجمی و غیرعـــادی وجود داشته باشد، رهگیری زمین‌پایه با تجهیزات موشکی، آتشباری و انهدام هدف را انجام دهد. تهدیدات فرامنطقه‌ای مانند: آر کیو 170 و نشاندن هواپیمای ریگی، هوشیاری پدافند هوایی و آمادگی آن را نشان می‌دهد.




عراق پس از پذیرش قطعنامه 598 به سایت راداری سوباشی هم حمله هوایی کرد. از روز پذیرش آتش‌بس در جزیره خارک بگویید.

حملات دشمن، بلافاصله پس از پذیرش قطعنامه 598 در همه مرزها آغاز و به طبع، تهدیدات هم بیشتر شد. البته بیشتر تهدیدات در بخش زمینی و به دلیل چانه‌زنی بعد از پذیرش قطعنامه بود تا مسائلی مانند بازپس‌گیری منطقه فاو توسط عراق حل شود. در جزیره خارک نیز حملاتی شروع شد که تا چند روز پس از آتش‌بس، توان دفاعی و آمادگی خود را بیشتر کردیم و خوشبختانه، دشمن حمله موفقی به جزیره خارک نداشت.





درباره نقش پدافند هوایی در عملیات‌های راهبردی مثل بیت‌ المقدس، فتح‌‌ المبین و ... صحبت‌ زیادی نشده است. نیروی زمینی به پشت‌گرمی هوانیروز و حمایت پدافند هوایی، پیشروی می‌کرد.

بله. هیچ نبردی موفق نشده، مگر با پوشش هوایی مناسب. پوشش هوایی به دو روش انجام می‌شود: یکی سامانه‌های هواپایه، نیروی هوایی، پشتیبانی نزدیک توسط هواپیماهای سبک و هوانیروز و دوم، پدافند هوایی متناسب با نیروهای اقدام کننده نیروی زمینی. در طول جنگ تحمیلی، نقش پدافند هوایی در عملیات‌ها را باید با تعداد انهدام هواپیماهای دشمن ارزیابی کرد. بیش از 600 فروند هواپیمای عراقی در طول جنگ، توسط سامانه‌های پدافندی زمین‌پایه و هواپایه منهدم شده است. یعنی ما دو نیروی هوایی عراق را منهدم کردیم. یک بار نیروی هوایی عراق، به طور کامل از بین رفت و دوباره بازسازی و نسل پرنده‌های عراقی، با هواپیماهای پیشرفته مجهز شد. در عملیات بزرگی همچون والفجر 8 نهایت نبوغ و استعداد پدافند هوایی، همراه با خلاقیت شهید ستاری و استفاده بهینه از تاکیتک‌های به‌روز و تکنیک‌های برجسته، دیده شد. در این عملیات، 73 فروند هواپیمای دشمن منهدم شد که این آمار در طول تاریخ جنگ های قرن اخیر بی‌نظیر است. در عملیات بیت‌المقدس نیز نزدیک به 53 فروند هواپیمای دشمن را رهگیری و منهدم کردیم و دیوار دفاعی لازم برقرار شد. پدافند هوایی در همه عملیات‌ها در پوشش هوایی لشکرها و بخش های عمده زمینی ارتش و سپاه حضور داشته و هر جا پدافند بوده، عملیات با کمترین خسارت اجرا شده است.








نیروی هوایی، یکی از نیروهای نظامی مورد علاقه و توجه حکومت پهلوی بود و تجهیزات بیشتر و به‌روزتری در اختیار داشت و به موازات آن، پدافند هوایی هم مجهز شد. با این وجود، آیا عدم توازن قدرت بین عراق و ایران باعث ابتکارات جدید در حوزه جنگ‌افزارهای پدافند زمین به هوا و راداری شد؟

در اینکه نیروی هوایی و پدافند در دوران قبل از انقلاب مورد توجه حاکمیت بوده، هیچ شکی نیست. همزمان با رشد نیروی هوایی، پدافند هم توسعه پیدا کرد. اوج تکنولوژی پدافندی در سال 53، در دنیا «سامانه موشکی هاگ»، سامانه‌های توپخانه‌ای فایر کنترل یونیت (FCU) یا سامانه کنترل آتش بود که ایران خریداری کرد و در کنار آن، هواپیماهای F14 و F4 نیز خریداری شد. پس روند پیشرفت و توسعه پدافند هوایی و سیستم‌های آفندی در نیروی هوایی، همزمان بود. اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا دو سه سال اول جنگ تحمیلی، در خصوص بهره‌گیری از این تجهیزات مشکلی نداشتیم و در حوزه پشتیبانی، برای ارتقای سامانه‌های پدافندی و آفندی، متناسب ا هواپیماهای دشمن، احساس نیاز نداشتیم. اما شاید اولین سامانه و سازمانی که این احساس را پیدا کرد، نیروی هوایی بود. چون بعد از انقلاب، مستشاران را از ایران خارج کرده و نیازمند قطعه بودیم. جنگ هم شروع شده بود و با تعداد سورتی پروازهایی که انجام می‌دادیم - شاید روزی هزار سورتی پرواز در روز- نیاز به پشتیبانی و قطعه داشتیم. از سوی دیگر، در محاصره اقتصادی و نظامی هم بودیم. پس نهاجا بین سال‌های 1359 تا 1360، اقدام به تشکیل «جهاد خودکفایی» کرد

تا با قطعه‌سازی، بخشی از نیازهای آفندی و پدافندی خود را تامین کند. نخبگان دانشگاهی و کارکنان توانمند را در ساخت قطعات، به کار گرفت و نیازهای اولیه ارتش و پدافند هوایی در این بخش تامین شد و این روند در طول جنگ، خود را به خوبی نشان داد و بعد از جنگ هم با بخش صنعت دفاعی کشور همگام شد. ما در بخش هوایی، پروژه‌هایی مثل ساخت پرنده‌ها، هواپیماها و تعمیرات نوبه‌ای و سالانه آنها را که از قبل توسط کشورهای غربی انجام می‌شد، اجرا می‌کردیم. حتی وقتی بعدها سامانه‌های پدافندی از شرق خریداری کردیم، با الگوگیری از جهاد خودکفایی و فرهنگ خودکفایی ارتش، ساخت قطعات و ارتقای توانمندی عملکرد آن سامانه‌ها را نیز آغاز کردیم.



در بخشی از تاریخ جنگ، به غنیمت گرفته شدن تیربـــار 14.5 میلـــی‌متــــری در عملیــــات فتح‌ المبین، اشاره شده است. آیا از این جنگ‌افزار بی‌نصیب بودیم؟

در سامانه‌های پدافند هوایی، بخش‌هایی مثل تیربار 14.5 میلی‌متری وجود دارد که جزو بخش سبک پدافندند. این تیربار، در سازمان پدافند هوایی در ارتش قبل و بعد انقلاب وجود داشت. اما باز هم بخش عمده‌ای از تجهیزات را به غنیمت گرفتیم. این توپ‌ها خیلی پیشرفته نیستند و به همین دلیل، پیچیدگی هم ندارند. در هر صورت، جنگ است و هر چه تجهیزات بیشتری داشته باشیم، موفق‌تر هستیم.




حجم زیادی اطلاعات از مصاحبه تا کتاب پژوهشی، درباره جنگ ایران و عراق منتشر شده است. چرا کمتر نام پدافند هوایی را شنیده‌ایم؟

یکی از دلایل تشکیل قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیا و جدایی پدافند هوایی از بدنه نیروی هوایی، همین بی‌توجهی، عدم مدیریت صحیح و عدم شناخت کافی نسبت به پدافند هوایی بود. با نگاه داهیانه مقام معظم رهبری با توجه به جدی بودن تهدیدات هوایی و اولویت قرار گرفتن آن، دهم شهریور1387 دستور دادند تا قرارگاه پدافند هوایی تشکیل شود و بخش پدافند هوایی سپاه و ارتش، به صورت یکپارچه و تحت امر قرارگاه پدافند هوایی قرار گیرد. تهدید هوایی کشور ما از منطقه‌ای به فرامنطقه‌ای تبدیل شده و حساسیت نسبت به هوا و فضای کشور، بیشتر شده بود. شاید افکار عمومی اتفاقاتی مثل پرنده‌های بدون سرنشین و شی نورانی را به یاد داشته باشند. باید یک دستگاه منسجم، پاسخگوی این نوع تهدیدات هوایی باشد. خوشبختانه در طول کمتـــر از یک دهه که از تشکیل قرارگاه پدافند هوایـــــی می‌گـــــذرد، با رزمایش‌هـــا و ارتقـــای توان دفاعی، افـــزایش توان دیـــــــد در بخش‌های الکترونیکی- راداری و زمین به هوا، سامانه دیده‌بان بصری و کشف و شناسایی دشمــن، مقتدرانه پاسخگوی هر گونه تهدید در حوزه هوا و فضا بوده‌ایم. امروز این توانایی را داریم که پرنده‌های دشمن را فراتر از مرزها شناسایی، رهگیری و منهدم کنیم. هواپیمای حامل نیروهای آمریکایی که بـــا نـــام هواپیمای «ایساف» یا هواپیمای ناتو قصد عبور از آسمان ایران و ورود به خاک افغانستان را داشت، با رهگیری مکالمات هواپیما فراتر از مرزهای ایران، مجبور به فرود شد. ما اجازه نمی‌دهیم که هر هواپیمایی وارد خاک ایران شود.


پس از نظر امنیت هوایی در شرایط عالی به سر می‌بریم. این ادعای ما نیست. بلکه امنیت آسمان ایران، توسط سازمان‌های ناظر بر امنیت هوا و فضای دنیا تایید شده است.

ایران امن‌ترین آسمان خاورمیانه را دارد. این در حالی است که شاهد ممنوعیت پرواز، بر فراز آسمان برخی از کشورهای غرب آسیا هستیم. ولی ایران با شرایط مناسب در حوزه ترانزیت هوایی، درخواست‌های زیاد برای پرواز از آسمان دریافت می‌کند. این امر، ناشی از امنیت هوایی کشور و امنیت پایدار ایران است.

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید