خارگ نیوز: ساعت حدود یک و نیم شب بود که به سکوی سلمان رسیدم، درست یادم هست که فردای آن روز اولین روز ماه رمضان بود. سحرگاه 29 فروردین 1367؛ صبح ساعت 6 بیدار شدم، آماده کار تعمیر کمپرسورها شدم، وقتی طبق معمول نگاهم به افق آبی خلیج فارس افتاد دیدم 3 تا ناو جنگی با پرچم آمریکا در سمت راست سکو با آرایش نظامی ایستادهاند، چیزی ته دلم گفت که میخواهند سلمان را بزنند.
به گزارش خارگ نیوز؛ بریده بریده و آرام حرف میزند، انگار میخواهد همه جزییات این روایت روزهای دور را به یاد بیاورد، از آن روزها 32 سال سپری شده اما خاطره تلخ تجاوز ناوگان دریایی ایالات متحده به سکوی بهرهبرداری سلمان در آبهای فلات قاره ایران برایش هنوز زنده است؛ خاطره روزی که خودش اعتراف میکند برای سلمان گریست، برای خانه آهنینی که روزها و شبهای بسیاری را با آن سر کرده بود.
این حرفها روایتی دست اول از یکی از کارکنان سکوی عملیاتی سلمان بود که شاهد تجاوز آمریکا و انهدام این مجتمع بهرهبرداری نفتی ایران در آبهای خلیج فارس بوده است؛ جمشید گازر از همکاران بازنشسته منطقه لاوان و سکوی سلمان در تشریح حادثه میگوید: در سالهای جنگ، هواپیماهای عراق بخشهایی از سکو را بمباران کرده بودند، اما این آمریکا بود که در سکوی سلمان نیروی نظامی پیاده کرد.
گازر که خاطره شب آن حادثه را به خوبی به یاد دارد، میگوید: حدود ساعت 1 بامداد به سلمان رسیدم؛ روز قبلش از شیراز آمده بودم به لاوان، وقتی رسیدم منطقه به من اعلام کردند که باید برای اورهال توربینها به سلمان اعزام شوم... صبح ساعت 6 بیدار شدم، آماده کار تعمیر کمپرسورها شدم، وقتی طبق معمول نگاهم به افق آبی خلیج فارس افتاد دیدم 3 تا ناو جنگی با پرچم آمریکا در سمت راست سکو با آرایش نظامی ایستادهاند، چیزی ته دلم گفت که میخواهند سلمان را بزنند، همان وقت یادم افتاد که چند ماه قبل وقتی دکتر خرازی (که در سالهای جنگ رییس ستاد تبلیغات و سخنگوی جنگ بود) به سکو آمده بود گفت که بر اساس اخبار رسیده آمریکا قصد شرارت در منطقه را دارد؛ وقتی به آرایش نظامی ناوهای آمریکایی دقت کردم تقریبا مطمئن شدم که احتمالا این شرارت آمریکا در سکوی سلمان اتفاق خواهد افتاد...
بقیه این روایت را از زبان جمشید گازر بشنوید: همان موقع به پدافند هوایی مستقر در سکو خبر دادم و آنها هم گفتند که از ساعت 4 صبح وضعیت قرمز است و ناوها را زیر نظر دارند، آن زمان حدود 45 نفر از کارکنان شرکت نفت فلات قاره ایران در سکوی سلمان حضور داشتند... رفتم توی اتاق رادیو... با یکی از همکاران درباره وضعیت ناوها صحبت میکردیم که ناگهان روی طول موج رادیویی سکو و به زبان فارسی شنیدیم که «سکوی نفتی ساسان! سکوی نفتی ساسان! به شما 5 دقیقه مهلت داده میشود که سکو را ترک کنید...» این خبر را هر کسی با صدای بلند و یا از بلندگوی سکو به دیگران اعلام کرد هرکسی در حال آماده شدن برای ترک سکو بود... پس از آن حدود 2 دقیقه، تقریباً همه کارکنان در کشتی بودند... یادش به خیر رییس سکویی داشتیم به نام آقای یاوری؛ در تمام سکوها میگشت تا بچهها را پیدا کند رسیدیم به pp2 که اشاره کرد 2 متر مانده بود به محل پهلوگیری قایقها که مهندس یاوری اشاره کرد که بیایید من هم سوار شوم در همین اوضاع و احوال بود که 5 دقیقه مهلت آمریکاییها تمام شد، باورمان نمیشد یاوری هنوز روی اسکله بود که دورتا دور کشتی پر از ترکش شد، ناو متجاوز در پایان مهلت 5 دقیقهای چندین راکت به سوی سکو شلیک کرد...
روایت جمشید گازر اینگونه ادامه مییابد: ناخدای کشتی یک فیلیپینی بود، کشتی را به سرعت جدا و در مسیر لاوان شروع به حرکت کرد، هر چه به ناخدا گفتیم از اسکله جدا نشود تا مهندس یاوری را هم سوار کنیم گفت: نه چرا که جان افراد در کشتی به خطر میافتاد، ما هم که داشتیم میدیدیم این فرد خود را داخل آب انداخت، داخل کشتی آمار گرفتیم و فهمیدیم وقتی ناو آمریکایی سکو را زد هنوز 5 نفر از بچههای فلات قاره در داخل سکو بودند، همین شد که شروع کردیم به ارسال پیام به ناو آمریکایی برای بازگشت کشتی به سوی سکو و تخلیه نفرات باقی مانده؛ پس از 20 دقیقه که مرتب از کشتی روی امواج رادیو به آمریکاییها میگفتیم که اجازه دهد به سوی سکو بازگردیم بالاخره پاسخ دادند و این بار هم به زبان فارسی...
بالاخره تمام افراد آمدند داخل کشتی و همه به سمت لاوان حرکت کردیم که دیدیم بخشهای مختلف سکو را به مرور دارند میزنند... من تا اون روز این همه هواپیما در عمرم ندیده بودم؛ مرتب انواع هواپیماهای f14 ـf18 میآمدند سمت سکو و میرفتند؛ بعدش هم که نیرو پیاده کردند روی سکو و با نصب تلههای انفجاری، سکوی بهرهبرداری و سکوی مسکونی را منفجر کردند، وقتی در کشتی به سمت لاوان میرفتیم میدیدیم که بخشهای مختلف سکو دارد در آتش میسوزد.
بخشهای پایانی روایتی که جمشید گازر بازگو میکند برایش تلخ و حزنانگیز است: همه اینها کمتر از 1 ساعت طول کشید وقتی ساعت 1 نیمروز به لاوان رسیدم صدای انفجار بسیار شدیدی جزیره لاوان را لرزاند که من مطمئن شدم سکو را منفجر کردهاند... فقط گریستم...
این روایتی بود دست اول از حادثهای که در هیچ جای تاریخ صنعت نفت دریایی جهان نمیتوان سراغی از آن یافت؛ بر اساس قوانین بینالمللی سکوهای دریایی تولید نفت در آبهای بین المللی، از حمله ناوگانهای دریایی ثالث مصون هستند، با این حال ناوگان دریایی آمریکا با زیر پا گذاردن قوانین بینالمللی سکوی بهرهبرداری سلمان (ساسان سابق) را مورد حمله قرار داد و آن را تخریب کرد.