بهرام نکیسا
هرچند فکه منطقه ای در خوزستان با تپه هائی شنی و رملی است اما در آن واقعه ای صورت پذیرفته که رنگ و بوی کربلا دارد . مقتل شهدائی از دوگردان رزمنده دوران دفاع مقدس که در تشنه کامی به مولای خود اقتدا کرده و به دیدار محبوب شتافتند.
فکه نماد معرفت ، اخلاص ، دلیری ، شجاعت ، مقاومت و مردانگی گروهی از فرزندان گمنام ملت ایران است . انسانهائی که در دفاع از کیان کشور حماسه ای ماندگار و تاریخی از خود برجای گذاشتند . حکایت و ماجرای شهدای فکه ، روایت حماسه و رزم دو گردان حنظله و کمیل است .
حکایت شهدای فکه را باید خواند ، باید گفت و باید تکرار کرد . باید فراموش نکرد که هریک از ماها از کوچک و بزرگ در هر مقام و مرتبه و منصبی که قرار گرفته ایم مدیون چه کسانی هستیم . مدیون شهدائی می باشیم که سه روز تمام بدون آب و نان و بی سرپناه و بعضاً با بدن هائی مجروح در زیر باران تیر وخمپاره و آفتاب در کانالهای فکه در محاصر کامل مقاومت نمودند و مردانه به فیض شهادت رسیدند .
اگر خوب گوش نمائیم ، هنوز هم صدای بچه های گردان کمیل و حنظله از فکه در آن شیار وآن کانال ها از گوشی بی سیم شنیده می شود که می گویند :
« حاجی ، سلام ما را به امام برسان . بگو عاشورایی جنگیدیم » .
عروج سید مرتضی آوینی در فکه ، مقاومت ، مظلومیت ، معصومیت و ایثار و حماسه شهیدان را باردیگر برای ما یاد آور گردید . سید مرتضی آوینی برای تهیه برنامه و روایت حماسه شهدای فکه و تفحص شهدا راهی آن سرزمین کربلائی شده بود . در آن سرزمین مقدس جسم بجا مانده و زمینی سید مرتضی آوینی به دل آسمانیش که سالها در فکه با شهیدان عروج نموده بود ملحق گردید و به قافله شهدای گردان حنظله و کمیل پیوست .
سید مرتضی آوینی با اخلاص و احساس تمام در مجموعه روایت فتح در اندیشه انتقال فرهنگ ایثار و شهادت دوران دفاع مقدس به نسل جدید وحتی یاد آوری آن دوران به برخی که چه بسا دیروز و همرزمان شان را فراموش کرده بودند ، بود .
شهید آوینی با اخلاص و با کلماتش به تصاویر دوران دفاع مقدس طروات و رنگ و بوئی نو و خدائی بخشید و اثری ماندگار در انتقال فرهنگ دفاع مقدس به نسل جدید بویژه جوانان خلق نمود و از خود به یادگار گذاشت . آنگونه که هرگاه به آن کلمات ، صدا و تصاویر مراجعه می شود بوی جبهه و دفاع مقدس ، بوی معرفت و مهربانی و وطن پرستي ، بوی عشق و عرفان و بوی خدا از آنان استشمام می شود و بر دل و جان می نشیند.
وقتی که با صدای آسمانی اش در مجموعه روایت فتح این چنین می خواند :
" اگر شب قدر، شبی باشد که تقدیر عالم در آن تعیین می گردد ، همه ی شب های جبهه شب قدر است . و از همین جاست که تاریخ آینده ی کره ی زمین ، تقدیر می شود. شب هایی که ملائکه ی خدا نازل می گردند و ارواح مجاهدان راه خدا را از معارجی که با نور، فرش شده است به معراج می برند… بگذار اغیار هرگز در نیابند که این قلبهای ما از چه اشتیاق و شور و نشاطی مالامال است و روح ما در چه ملکوتی شادمانه سر میکند و سر ما در هوای کدامین یار خود را از پا نمیشناسد . بگذار اغیار هرگز در نیابند . بسیجیها دلباختهی حقند و ما دلباختهی بسیجیها هستیم ."
و یا آنگاه که در باره حماسه پاسداران بسیجی در خلیج فارس چنین می نویسد : " کجاست آن شجاعت و توکل و عشقی که مثل نادر مهدوی یا بیژن گرد بر یک قایق موتوری بنشیند و به قلب ناوگان الکترونیکی شیطان در خلیج فارس حمله برد؟ میپرسید این شجاعت و توکل و عشق به چه درد میخورد؟ هیچ! به درد دنیاداران نمیخورد اما به کار آخرت عشاق میآید که آنجاست دارحاکمیت جاودانه عشاق " .
شهید سید مرتضی آوینی با آثار ارزشمند خود روح و جسم آدمی را با هنر و ذوق کم نظیری به جبهه ها و مشهد شهدا می برد . به کربلا ! خرمشهر ! آبادان ! فکه ! شوش ! شلمچه ! هویزه ! پاسگاه زید ! بستان ! دهلاویه ! چزابه ! کردستان ! خلیج فارس ! و ..،!.
یاد و نام آن سید شهیدان اهل قلم و تمامی شهیدان ، آنان که برای احیاء و زنده نگاه داشتن ارزش های اسلامی ، انسانی و در دفاع از ایران بزرگ ایثار و مجاهدت نمودند ، بخیر و گرامی باد.